بر اساس گزارش سال 2016 سازمان ملل با عنوان "گزارش جهانی شادی" که امتیاز شادی کشورها را بین 1 تا 10 نمره می دهد، ایران با امتیاز 4/8 رتبه 105 را بین 156 کشور مورد بررسی به خود اختصاص داده است. این شاخص وضعیت مطلوبی را از نظر شاد بودن جامعه ما نشان نمی دهد ولی طی سه سال منتهی به 2016 وضعیت شادی به صورت بسیار کند، کمی بهتر شده است.
مبنای این مطالعه در سنجش وضعیت «شادی» کشورها، ۶ مولفه «سرانه تولید ناخالص داخلی»، «حمایت های اجتماعی»، «امید به زندگی سالم در بدو تولد»، «آزادی انتخاب زندگی»، «فعالیتهای خیرخواهانه» و «میزان ادراک فساد» است. بنابر نظر اندیشمندان جهانی همکار با سازمان ملل، جامعه ای شادتر می شود که بتواند:
- تولید با بهره وری بالا داشته باشد
- تامین اجتماعی را گسترش دهد
- سلامت جامعه را ارتقا ببخشد
- در انتخاب نوع زندگی آزاد باشد
- کارهای خیریه بصورت داوطلبانه داشته باشد
- میزان فساد و در نتیجه درک شهروندان از فساد موجود در جامعه و سازمان های آن پائین باشد
اگر سری به مطالب همین سایت و سایر مطالب موجود در شبکه های اجتماعی بزنید متوجه می شوید که در هر 6 مولفه، جامعه ما شرایط مناسبی ندارد، مثلا به علت تزریق یارانه ها در مواد مصرفی و ارزان سازی های بی مورد و غیر علمی و غیرکارشناسی، میزان کارمفید، تولید استاندارد و بهره وری، بسیار پائین است و نتیجه اینکه شاخص سرانه تولید ناخالص داخلی فقط با تولید نفت و مشبقات آن گره خورده است و اگر نفت را از این شاخص خارج کنیم تاثیر این شاخص جهت محاسبه میزان شادی کم و رتبه کشور بدتر خواهد شد. تامین اجتماعی نیز آنقدر ضعیف است که نقش آن در احساس آرامش شهروندان از آینده خود که وظیفه ساختارهای مربوطه افزایش این احساس است، بسیار کم است و این شاخص موقعی ارتقا می یابد که تولید بالا برود و شهروندان با پرداخت مالیات، سازمان های متولی تامین اجتماعی را تقویت نمایند.
ارتقاء سلامت نیز احتیاج به سرمایه گذاری و بودجه مناسب دارد که پرداخت یارانه در سایر موارد، بودجه ای در اختیار نمی گذارد تا دولت بتواند با استقرار ساختاری مناسب به صورت مستمر سلامت شهروندان را رصد نموده و بموقع برای مداخله بهداشتی، درمانی، تغذیه، تحرک بدنی و سایر مداخلات لازم البته با کمک پزشک خانواده و سیستم ارجاع، وارد عمل بشود. در این زمینه به مطالب متعدد در همین سایت می توانید مراجعه نمائید. در انتخاب نوع زندگی هم که همگان میدانند که مداخلات زیادی هم از طرف عرفیات موجود در جامعه و هم باورهای خرافی و هم مداخلات حکومتی وجود دارد که کانال تصمیم گیری را برای انتخاب بسیار تنگ کرده است. در این خصوص در شبکه های اجتماعی و نیز پژوهش های دانشگاهی مطالب زیادی وجود دارد که علاقمندان می توانند مطالعه بنمایند. در خصوص باورهای خرافی و تاثیر آن در روابط اجتماعی در همین سایت هم مطالب نسبتا خوبی آورده ام.
فعالیت های داوطلبانه در امور اجتماعی و رسیدگی به یکدیگر هم در جامعه ما بسیار ضعیف است که عوامل متعددی دارد و به نظر من پرداخت یارانه نقدی و گداپروری ناشی از این کار، تاثیر زیادی در کاهش و به خطا رفتن اقدامات خیریه شده است.
ادراک فساد در شهروندان جامعه نیز با وجود پول کلان نفت در دولت بسیار بزرگ و فربه و تزریق آن در همه چیز و همه جا به صورتی است که همه فکر می کنند که هیچ آدم غیرفاسدی وجود ندارد و جو بی اعتمادی حتی به داخل خانواده ها هم رسیده است.
با توجه به توضیحات فوق، امتیاز 4/8 برای جامعه ما واقعی و حتی زیاد به نظر می رسد و بیشترین تاثیر در این عدد را پول نفت رقم می زند وگرنه در هیچ کدام از شش مولفه وضعیت مناسبی نداریم و یک همت ملی و عمومی لازم است تا روند رو به رشدی به این شاخص بدهیم وگرنه در آینده وضعیت بهتر از این نخواهد شد.
|
نظرات