خبر اخیر مرگ یک کارتن خواب در تهران اگرچه تکراری است ولی تمام وجود انسان را پر از درد می کند. وقتی خلقت در وجود انسان سرمایه ای به نام مغز می گذارد که قیمت آن قابل محاسبه نیست، چرا باید جامعه ای وجود داشته باشد که همه از این سرمایه برخوردار باشند و تعدادی در آن جامعه که آن ها نیز همین سرمایه را دارند در کارتن بخوابند و از سرما و گرسنگی بمیرند؟

این روزها بازار مطلب، خبر و گزارش در مورد آلودگی هوا بسیار داغ است زیرا همه ما در حال خفه شدن و آسیب دیدن از این معضل خودساخته هستیم.

در مطلب "بحران شایستگی" به تاثیر سه عامل مهم در تعریف شایستگی در جوامعی که آن سه عامل کم وبیش در آن وجود دارد اشاره کردم و در این مطلب می خواهم کمی موضوع را توسعه داده و این را بیان کنم که عوامل اصلی عقب ماندگی در یک جامعه هم همان سه عامل است یعنی "تاریخ پر حادثه، خرافه گرائی و درآمدهای بادآورده".

در تاریخ 5 دی ماه سال 1393 مطلبی در همین سایت نوشتم تحت عنوان "طرح تحول درمان" و در آن توضیح دادم که نام مناسب طرح در حال اجراء وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به نام طرح تحول نظام سلامت، طرح تحول درمان باید باشد، چرا که آن چه که انجام شده و قرار است که بشود، عمدتا در حوزه درمان است.

یک پزشک در رابطه با وظایف خود موارد زیر را باید رعایت کند:

بنا بر آمار اعلامی توسط معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اهواز، از ابتدای بارندگی‌های پاییزی تاکنون، حدود 24 هزار و 800 نفر با علائم مشکلات تنفسی به اورژانس‌های بیمارستانی خوزستان مراجعه کرده‌اند که از این تعداد 600 نفر به دلیل شدت بیماری، بستری و مابقی پس از گرفتن درمان سرپائی مرخص شده‌اند.

شایسته سالاری کلمه مرکبی است که همه روزه در محاورات عمومی مردم و در سخنرانی های تخصصی گویندگان و در رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی در فضای مجازی با تواتر نسبتا زیادی تکرار می شود و به نظر می رسد که همه می دانند که مشکل چیست و راه حل کدامست ولی باز، همه می دانند که مشکل در حال حل شدن نیست.

عنوان فوق نام کتابی است که به تازگی منتشر شده و نویسنده محترم یک معرفی یک صفحه ای از کتاب خود در اینترنت منتشر کرده است.

کاپیتان یک تیم فوتبال در سن سی سالگی به دلیل سکته قلبی یا مغزی ( به احتمال زیاد) از دنیا رفت. اگر بدانیم که علت سکته چیست حتما مرگ یک جوان سی ساله به این علت، ما را به شدت متعجب خواهد کرد.

يك متخصص سلامت عمومي درباره تفاوت‌هاي طول عمر با طول عمر سالم مي‌گويد: ما در كشورمان برای این مفهوم از اصطلاح طول و عرض عمر استفاده مي‌كنيم و طول زندگي به معني تعداد سال‌هايي است كه فرد در قيد حيات است در حالي كه عرض زندگي به كيفيت زندگي و نحوه زنده ماندن فرد توجه دارد و اينكه اين زنده بودن به چه شكلي است؟