بیش از یک چهارم آلودگی تولید شده در شهر تهران ناشی از تردد موتور سیکلتها است. در حال حاضر، در کشور حدود ۶۶ واحد تولیدی موتورسیکلت مشغول فعالیت است که این مجموعه، جمعاً حدود ۲۹۴ مدل موتورسیکلت تولید میکند. البته تعداد مدلها در طول سال متغیر است و سهم بسیار زیادی از تولید این مدلها ( بیش از ۲۰۰ مدل ) مربوط به موتورهای ۱۲۵ سی.سی است. با توجه به مصرف سوخت و رتبهبندی انجام شده، بیش از ۸۵ درصداز موتورسیکلتها رتبه مصرف بیشتر از حد متوسط (رتبه D استاندارد) شامل گریدهای G، F و E دارند. ۵۰ درصد موتورسیکلتهای تولیدی کشور جزو کلاس ۳ و با حجم موتور ۱۱۰ و ۱۲۵ سیسی هستند که متاسفانه ۴۲ درصد این گروه بیش از حد معیار متوسط استاندارد (رتبهD) مصرف سوخت دارند. میانگین مصرف سوخت موتورسیکلتهای بنزینی تولیدی دنیا، بطور متوسط دو لیتر در هر صد کیلومتر و موتورسیکلتهای بنزینی موجود در ناوگان حمل و نقل ایران، حداقل سه لیتر در صد کیلومتر است. بخش عمده ناوگان موتورسیکلت کشور شامل موتورسیکلتهای فاقد کیفیت مطلوب و پرمصرف با حجم موتور ۱۲۵ سیسی است که اغلب وسیلهای برای کسب درآمد و در وهله دوم برای رفت و آمد شهروندان مورد استفاده قرار میگیرند. مجموع گازهای آلاینده منتشر شده از یک موتورسیکلت بنزینی در حدود هشت برابر خودرو سبک بنزینی برآورد شده است و با توجه به رشد فزاینده تولید و استفاده، تعداد موتورسیکلت در استان تهران طی سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۹ از حدود ۵۰۰ هزار دستگاه به 2/5 میلیون دستگاه رسیده است. انتشار آلایندگی یک خودرو سبک با استاندارد یورو۲، کمتر از سه گرم در هر کیلومتر است این درحالی است که برخی از موتورسیکلتهای موجود در ناوگان تا حدود ۲۶ تا ۲۷ گرم در هر کیلومتر انتشار آلایندگی داشته و مقدار قابل توجهی از این آلایندگیها شامل مونو اکسیدکربن و ذرات معلق است. اطلاعات و اخبار فوق را یک سازمان دولتی داده و همان طور که می بینید بسیار نگران کننده و عجیب است و فکر نمی کنم در هیچ کشوری در دنیا مورد مشابهی وجود داشته باشد. با توجه به اینکه هزینه سفر، به عنوان بهترین و مهمترین کنترل کننده استفاده از خودرو های موتوری، به دلیل بسیار ناچیز بودن، در ایران این کارکرد را از دست داده است، هم اکنون تنها عامل جلوگیری از استفاده از ماشین، فقط و فقط ترافیک شدید و گیر کردن پشت انبوه خودرو های تک سرنشین است که عطای استفاده از خودرو را به لقایش می بخشد و مردم را به استفاده از روشی دیگر وا میدارد.
در چنین وضعیتی و آن هم در کشور و شهری که به راحتی میتوان قوانین و مقررات را نادیده گرفت، ساده ترین کار بدون در نظر گرفتن عواقب آن، استفاده از موتورسیکلت است. حمل چند نفر سرنشین و حجم زیادی از بار و حرکت مارپیچ در تمام فضاهای خالی بین خودرو ها و حرکت با سرعت زیاد در پیاده رو ها و حتی از طریق پلهای هوائی که در بالا رفتن از آن ها از سطح شیب دار استفاده شده است، ایرانیان مثلا هوشمند را که از طرفی نمی خواهند در ترافیک بمانند و از طرف دیگر از مصرف بنزین رایگان نیز نمی خواهند عقب بمانند، به طرف استفاده از این وسیله نقلیه بالقوه خطرناک کشانده است.
مثل همه موارد دیگر که ما ایرانی ها استفاده مفید و به نفع انسان ها و طبیعت از تکنولوژی را به استفاده صد در صد مضر از تکنولوژی تبدیل می کنیم، این مورد هم به همین سرنوشت مبتلا و به بلای جان ما تبدیل شده است و هیچ گوش شنوائی نیز این هشدارها را نمی شنود.
علاوه بر خطر آلودگی هوا که در بالا ذکر شد، در کشور ما موتورسیکلت، یک پای ثابت در اکثر تصادفات منجر به قتل می باشد و در تجمیع با کشته شدن های ناشی از آلودگی هوا، می توان موتور سیکلت را بزرگترین وسیله کشتار و یا یکی از مهمترین آن ها دانست. بیائیم برای یک لحظه هم که شده عقل و وجدان خود را قاضی کنیم و بیندیشیم که آیا ارزان بودن و یارانه ای بودن سوخت که باعث انواع این مصیبت ها شده است، واقعا مقرون به صرفه می باشد و تحمل این همه مرگ و میر برای داشتن سوخت رایگان آیا عقلانی است؟ |
نوشته شده توسط دکتر محمد رضا امینیان جمعه, 08 اسفند 1393 ساعت 12:09 |
نظرات