گزارشی در سایت های خبری دیدم با عنوان ایران بهشت تعطیلات کاری. در متن گزارش با استفاده از دادههای سازمان کار جهانی و مؤسسه تحلیل دادههای جهانی، ایران با 27 روز تعطیل رسمی یکی از سه کشور دارای بیشترین تعطیلات رسمی ذکر شده بود و در همین گزارش ژاپن یکی از سه کشور دارای کمترین تعطیلات رسمی بود.
شاید نتوان گفت که زیاد بودن و یا کم بودن تعطیلات رسمی حتما با وضعیت رفاه مردم در کشورهای مختلف نسبت مستقیم دارد ولی مطمئنا کشورهای بالای جدول که دارای بیشترین تعطیلات رسمی و سایر تعطیلات هستند، اکثرا از وضعیت رفاه مناسبی برخوردار نیستند و کشورهائی که در پایین جدول قرار گرفته اند و تعطیلات رسمی و غیر رسمی کمتری دارند از رفاه مناسب تری برخوردارند. البته در میان هر دو دسته کشورها استثنائاتی وجود دارد یعنی هستند کشورهایی با تعطیلات زیاد و سطح رفاه بالا و برعکس.
این گزارش تا حدودی می تواند ثابت کند که ملتی که اهل کار نیست تلاش می کند که تعطیلات رسمی و غیر رسمی خود را افزایش دهد و هیچ اعتراضی به متولیان امر در جهت افزایش تعطیلات نمی کند برعکس اگر حرفی در جهت کاهش تعطیلات زده شود بلافاصله داد همه در می آید که پس با اینهمه خستگی ناشی از 20 دقیقه کار مفید در روز چه کنیم و چرا اصلا به فکر ما نیستید.
در کشوری که مدیران و کارکنان سازمان حفظ محیط زیست، سازمان کشاورزی، سازمان جنگل ها و مراتع و ... همه وهمه روزی فقط 20 ساعت کار مفید می کنند چه انتظاری می رود که تمام محیط زیست اعم از شهری و روستایی، جنگلی و بیابانی، دریاچه و هامون و .... چنان تخریب نشود که با یک سیل هم انسان ها از بین بروند و هم خسارات شدید مادی ایجاد بشود آن هم با 20 دقیقه کار مفید سازمان های امدادی و شهرداری ها و دهیاریها و همه و همه مردم که باید جلوی ایجاد خسارت بیشتر را بگیرند و مشکلات ایجاد شده را مرتفع سازند. اگر می بینید که با حوادث بسیار شدیدتر از سیل ایران، در کشوری مثل ژاپن خسارت ها بسیار کمتر و محدودتر است، این بخاطر آنست که اولا تعطیلی در آن کشور معنی ندارد و همه مردم و در نتیجه همه کارکنان و مدیران که در حقیقت همین مردم هستند زمان برای کار تعریف نمی کنند و هر وقت لازم باشد در سر مسئولیت خود حاضر می شوند و کار می کنند و ثانیا همه مردم اعم از دولت و غیر دولت چندین ساعت کار مفید در روز می کنند و در نتیجه هم محیط زیست شان تبدیل به مخروبه نشده و هم امداد بموقع و بیش از نیاز همیشه در خدمت جامعه است.
قبلا نوشتم که 5 ساعت کار مفید در روز، درآمدی ایجاد می کند که هر خانواده هم با رفاه خوب زندگی می کند و هم توان پرداخت مالیات دارد و این مالیات زیاد پرداختی است که باعث می شود حقوق خوبی به همه کارکنان دولتی و خصوصی برسد و آن ها نیز کار مفیدشان را افزایش می دهند و در نتیجه محیط زیست حفظ و خسارات ناشی از بلایا، کم و امداد، زیاد و بموقع خواهد بود.
ملتی که مالیات می دهد برای متولیان امر، همیشه ناظر قوی و مطمئنی بوده و نمی گذارد که دست از پا خطا کنند و هرگونه قصور و کوتاهی آنان را به شدت کنترل می کند ولی ملتی که با 20 دقیقه کار مفید توان پرداخت مالیات کافی را از خود می گیرد در حقیقت توان اعتراض و اصلاح متولیان را از دست میدهد و خود خبردار نیست. چنین ملتی در مواقع خطر داد می زند ولی دادش به جائی نمی رسد و نهایتا در تنهایی بدون دادرس با مشکلات خود می سوزد و می سازد. این اتفاق بارها و بارها در کشورهای کم کارکن می افتد و همه از بین می روند و متاسفانه به فکر اصلاح نمی افتند. اصلاح، از افزودن به کار مفید روزانه شروع و بعد از آن سایر اصلاحات به صورت زنجیری اتفاق می افتد. اگر کلید شروغ زده نشود هر اقدام دیکری تحت عنوان اصلاح، ابتر و بی نتیجه خواهد بود. |