در تاریخ 1390/12/19 در مطلبی با عنوان "سهم جامعه" به یک نکته بسیار مهم اشاره کردم که با توجه به اهمیت فوق العاده ای که دارد در اینجا آن مطلب را با توضیح کم زیر مجددا جهت مطالعه علاقه مندان می آورم. سوالی که این مطلب قصد دارد به آن جواب بدهد اینست که "چرا با اینکه باید کسی که با درآمد ناشی از کار و تلاش فکری و بدنی زندگی می کند مشکلی نداشته باشد ولی می بینیم که افراد زحمتکشی هستند که مشکلات زیادی نیز دارند". البته تلاشی مورد نظر این مطلب است که برای کار مفید صورت گیرد و تلاش بیهوده و بی هدف، منجر به درآمد مدنظر این مطلب نمی شود. با هم مجددا مطلب مورخ 1390/12/19 را مرور می کنیم:
امرار معاش از محل درآمد ناشی از تلاش جسمی وفکری، مهمترین عامل سلامت و شادابی یک انسان و خانواده او است. چنین شخصی با کمی مطالعه و تفکر، بنده واقعی خدا، شاد کننده همنوعان و حافظ حرمت طبیعت خواهد بود و از زندگی و زنده بودن خود لذت خواهد برد. بیماریها و ناراحتیهای کمتری بسوی او خواهد آمد، توانمندیها و داناییهای او روز به روز ارتقاء خواهد یافت، خدا به او توجه بیشتری خوهد کرد، دیگران با او مهربان خواهند شد و طبیعت به نفع سلامتی و شادی او عمل خواهد کرد و اینها همه چیزی جز عکس العمل طبیعی در مقابل اعمال خود او نیست.
حتما بارها با افرادی برخورد نموده اید که علی الظاهر از نظر مالی بسیار توانمند هستند ولی لذتی از زندگی و زنده ماندن خود نمی برند، از بیماریهای زیادی رنج میبرند، فرزندان موفقی ندارند، از نعمات خدادادی به دلیل بیماری نمیتوانند استفاده کنند، قدرت تحرک بدنی خود را از دست داده اند و با کمی راه رفتن به تنگی نفس می افتند. بدون دخالت تجسسی که موجب آزرده شدنشان بشود، با کمی تامل سطحی میتوان متوجه شد که درآمدهای بادآورده در زندگی اینگونه افراد نقش اساسی دارد و علت این مشکلات میتواند همین پول های بدون تلاش باشد.
در اینجا میخواهم به یک نکته ظریف اشاره کنم که حتما بایستی مورد دقت وتوجه قرار بگیرد تا پاسخ این سوال که: چرا کسانیکه از درآمد زحمت کشیده امرار معاش میکنند نیز گاهی دچار مشکل و ناآرامی میشوند؟ را بتوان داد.
انسان حق ندارد از تمام درآمد ناشی از تلاش خود برای امرار معاش استفاده کند و باید درصدی از آن را به طرق مختلف و در جهت حمایت از دیگران به جامعه برگرداند، چراکه در موفقیتهای هر شخص عوامل مادی و معنوی مربوط به جامعه نیز نقش دارد و بنابراین قسمتی از درآمد کسب شده سهم جامعه بوده و باید به آن عودت داده شود. امکانات مناسب جهت رفت و آمد، تامین وسایل کار، گرما و سرمای لازم در محیط فعالیت، کمکهای فکری دیگران، استفاده از تجربیات موجود در جامعه و ..... عواملی هستند که به تلاش و کوشش ما قدرت بروز و ظهور میدهند و در کسب موفقیت ودر نتیجه کسب درآمد ما نقش بازی میکنند.
باتوجه به توضیحات فوق، لازمست قسمتی از درآمد خودمان را به عنوان سهم جامعه به اجتماع عودت دهیم تا حق جامعه که به موفقیت ما کمک کرده است در امرار معاش ما نباشد و باعث مشکلاتی برای ما نشود. با این مبالغ میتوان به یتیمان و مراکز نگهداری آنها کمک کرد، در افزایش آموزش و ارتقاء آحاد جامعه سهیم شد، در ایجاد تسهیلات اجتماعی و زیرساختهای فیزیکی نقش ایفا کرد و ....
ممکن است پرسیده شود که چه مقدار از درآمد را باید سهم جامعه دانست؟ آنچه که در پاسخ به این سوال به ذهن من میرسد اینست که با توجه به اینکه نقش نیروی انسانی در نتیجه کار و تلاش حدود 80% است و 20% به عوامل دیگر بر میگردد، بنابراین حدود 20% از درآمد را اگر از زندگی خود خارج کرده و صرف امورات عام المنفعه که تعدادی از آنها را در بالا ذکر کردم کنیم، میتوانیم بگوییم که سهم جامعه را پرداخت کرده ایم و در نتیجه به یک زندگی خوب و شیرین همراه با موفقیت ،سلامتی و شادی، امیدواری بیشتری داشته باشیم. |