همانطور که می بینید و می شنوید وضعیت مردم در تمام کشورها علی الخصوص کشورهای در حال توسعه و عقب افتاده نه تنها در حال بهبود نیست بلکه در حال بدتر شدن نیز هست. از نظر اقتصادی دنیا رو به عقب حرکت می کند و روز به روز رشد اقتصادی در اکثر کشورها کمتر و در خیلی از کشورها منفی شده است. این به معنی افزایش گرسنگان و بی خانمان ها در خیلی از کشورها است و در کشورهای پیشرفته نیز اینگونه موارد در حال زیاد شدن است. از نظر آسیب های اجتماعی نیز همه کشورها مشکلاتشان رو به افزایش می باشد و نگاهی به آمارهای طلاق، اعتیاد، خودکشی، درگیریها و نزاع های خانوادگی و خیابانی و ... این موضوع را کاملا تایید می کند. فرهنگ جوامع نیز در حال و هوای خوبی نیست و به نظر می رسد تولیدات فرهنگی مستهجن از تولیدات فاخر در دنیا پیشی گرفته است. شعر، داستان، فیلم و سایر تولیدات فرهنگی مثبت (اخلاق مدار) و منفی (غیر اخلاقی) را با هم مقایسه کنید و مخصوصا استقبال از آن ها را و ببینید که منفی ها چقدر بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. در امور سیاسی و بین الملل نیز وضعیت بهتر از سایر عرصه ها نبوده بلکه شاید بدتر هم باشد. استبداد های جدید سیاسی و جنگ های حقیقی و مجازی تقریبا هیچ کشوری را بی نصیب نگذاشته است. بعضی ها فکر می کنند که مرغ همسایه غاز است و از کشور خود بصورت قانونی و غیرقانونی مهاجرت می کنند. این کار در گذشته ها شاید قابل قبول به نظر می رسید ولی امروز کار به جایی رسیده که همه کشورها با مصائب متعدد ولی متفاوت روبرو هستند و به زودی نمیتوان هیچ کشوری را به کشور دیگری ترجیح داد. اگر امروزه بین کره شمالی با نکات منفی زیادی که دارد و نکات مثبتش بسیار اندک است و نروژ با نکات مثبت بسیار زیاد و نکات منفی اندک، فرق است، مطمئنا اگر روال دنیا به همین شکل که می بینیم ادامه یابد به نظر من به احتمال غریب به یقین در آینده نه چندان دور نمیتوان جمع جبری مثبت و منفی اینگونه کشورها را خیلی متفاوت دانست.
اگر انسان ها به فکر نیفتند و توقعات خود از میزان رفاه را کاهش ندهند و به یک زندگی آرام همراه با کار و تولید بیشتر و تفریح و مصرف کمتر قناعت نکنند حتما و حتما افراد عقب مانده در اقتصاد، آرامش افراد زیاده خواه را بیش از پیش سیبل خود قرار داده و این، وضعیت فعلی را از این که هست بدتر خواهد کرد و کار به جائی خواهد رسید که همه و همه برای مصرف بیشتر و عیاشی حداکثری به جان هم خواهند افتاد و آینده ای اسفناکتر را برای دنیا رقم خواهیم زد و هیچکس و هیچ کشوری در امان نیست.
تاکنون و در تاریخ گذشته و حتی حال دنیا، انسان ها و جوامع متعددی، ایدئولوژی و نوع نگرش خود را نجات دهنده جهان معرفی کردند ولی همان ها بر عکس برای تحمیل خود بر دیگران و با فریاد نجات، جز ویرانی و خرابی چیزی را به دنیا عرضه نکردند. تنها ایده ای می تواند نجات دهنده جهان باشد که مورد قبول همه دانشمندان و نخبگان جهان قرار گرفته و همه سیاست مداران و متولیان کشورها به آن پایبند باشند و هیچ جامعه و ایده ای خود را برتر و نجات دهنده نداند.
من معتقدم که ایده ای میتواند نجات دهنده باشد که در آن سه اصل بسیار مهم خوداتکا بودن، شاد کردن دیگران و احترام گذاشتن به طبیعت سرلوحه همه تصمیم گیری ها باشد. خواهش می کنم به توضیح این سه اصل در سایر مطالب این سایت رجوع کرده و ضمن رعایت مفاد آن ها، نظر خود را برای یک زندگی آرام همراه با کار مفید به تصمیم گیرندگان تحمیل کنید. این شروع تنها راه نجات انسان و دنیا است. |
نوشته شده توسط دکتر محمد رضا امینیان جمعه, 13 تیر 1399 ساعت 19:24 |