اگر در ابتدای شروع بیماری کووید 19 در خصوص علت بروز و شیوع آن عوامل مختلفی بیان می شد، اکنون دیگر هیچ محققی شک ندارد که عامل اصلی، دخالت بیش از حد و غیر عاقلانه انسان در طبیعت است. علت دخالت های غیر منطقی انسان در طبیعت نیز بر می گردد به توقع بسیار زیاد اکثر انسان ها که می خواهند حداکثر رفاه را با حداقل زحمت به دست بیاورند. اگر از اقلیتی از انسان ها که به هر دلیلی از رفاه برخوردار نیستند و دچار فقر در خوراک، پوشاک، سرپناه و تفریح می باشند بگذریم، اکثر انسان ها، هم بیش از نیازشان می خورند، هم می پوشند، هم سرپناه دارند و هم تفریح می کنند و یک اقلیت قابل توجه نیز با عیاشی های بی حد و حصرشان در خوراک و پوشاک و تفریح و مسکن آنچنان عمل می کنند که گوئی طبیعت بی نهایت می باشد و هیچ ارزشی ندارد.
ما باید یاد بگیریم که با حداقل استفاده از طبیعت زندگی بکنیم آن هم با تحمل زحمت و تلاش حداقل به اندازه ای که استفاده کرده ایم. این کار به این معنی است که همانقدر که از طبیعت برمیداریم حداقل همان مقدار به طبیعت کمک کنیم که در حالت طبیعی خود بماند و تغییر نکند. فقط در این حالت است که هیچکس گرسنه نمی ماند و هیچکس هم پرخوری نمی کند، هیچکس لخت نمی ماند و هیچ کس هم پر پوشی نمی کند، هیچکس بی سرپناه نمی ماند و هیچکس هم پر مسکن نمی شود و نهایتا همه از یک تفریح لازم و کافی برخوردار می شوند. تنها معیار هم برای این که متوجه بشویم که روش کارهایمان درست است یا نه، اینست که طبیعت تغییر نکرده و روند امور آن کاملا طبیعی باشد.
به عنوان یک نمونه اگر همه انسان ها ماهی یک یا دو بار گوشت قرمز بخورند (این مقدار گوشت برای انسان کافی است) می توانند گوشت قرمز مورد نیاز را در تعداد بسیار کمی دامداری های کاملا مدرن که مصرف آب و انرژی شان در حداقل است و پسماند و ضایعاتشان برای طبیعت خطر و ضرری ندارد، تولید نمایند. مقدار گوشت مورد نیاز برای یک یا دو بار در ماه برای همه انسان ها از مقدار گوشتی که امروزه فقط ده درصد عیاشان لاکچری نشین مصرف می کنند بسار کمتر است چرا که لاکچری ها تقریبا هر روز گوشت می خورند و مقدار زیادی نیز دور ریز دارند که این دور ریزها نیز به دلیل قاطی بودن با زباله های دیگر مانند پلاستیک نه تنها هیچ نفعی برای طبیعت ندارد بلکه با تولید شیرابه های سمی، طبیعت را از بین می برد. حال اگر مثلا نود درصد مصرف یک ماهه لاکچری ها و قسمتی از مصرف متوسطین جامعه، بین همه انسان ها تقسیم شود، به همه و همه حتی آن هایی که سالی یک بار هم گوشت نمی خوردند یک یا دو وعده گوشت کافی ماهانه می رسد.
در مورد پوشاک، مسکن، سفر تفریحی و سایر مایحتاج زندگی نیز همین قاعده و فرمول برقرار است. یک نگاه سرسری به ویلاهای مدرن عیاشان عالم که همگی بدون زحمت آنچنانی، برای خود فراهم کرده اند و مقایسه با حلبی آباد های حاشیه همه شهرهای همه کشورها نشان می دهد که سرپناه برای همه وجود دارد ولی عده کمی صدها برابر نیازشان دارند و عده کم دیگری هیچ ندارند و عده زیادی نیز به اندازه نیاز و شاید کمی بیشتر از نیاز دارند. اگر آن صدها برابری ها به اندازه نیازشان قانع باشند و آن کمی بیشتر ها هم کمی بیشتر را از دست بدهند همه همه به سرپناه کافی دست پیدا می کنند و شاید مقداری نیز قابل تخریب باشد تا عرصه آن به طبیعت برگردد. در خصوص پوشاک و سفر تفریحی هم دقیقا همین فرمول برقرار است.
محققانی که در دانشگاه های علوم انسانی و اقتصاد از امکانات لازم و کافی برای کارهای تحقیقاتی برخوردارند می توانند این ادعا را در بوته تحقیق دانشگاهی بگذارند و من مطمئنم که نتیجه این نوع تحقیقات با عدد و رقم درستی این ادعا را ثابت خواهد کرد. اینست که باید تکرار و عمل کنیم به ندای وجدان بیدارمان که دیگر عیاشی ممنوع. |
نوشته شده توسط دکتر محمد رضا امینیان جمعه, 17 مرداد 1399 ساعت 09:44 |