چرا انسان هایی هستند که می خواهند با کمترین کارکرد ممکن بیشترین رفاه را داشته باشند؟ می گویید چنین انسان هایی وجود ندارند؟ من به شما می گویم به دور و بر خود نگاه کنید، حتما به تعداد زیاد آدم هایی را می بینید که مقدار کار مفیدشان 20 دقیقه در روز هست ولی وقتی به نق زدن ها و غرغرشان گوش می دهید می بینید که مثل یک آدمی که 5-6 ساعت در روز کار مفید می کند انتظار دارد که در رفاه بوده و همه چیز اعم از پوشاک، خوراک، مسکن و تفریحات به مقدار زیاد در اختیارش قرار گیرد. اینکه ما انتظار داریم همه چیز ارزان و به وفور باشد جز این مفهوم، معنی دیگری ندارد وگرنه جامعه ای که آحادش درست و حسابی کار مفید انجام بدهد حتما با درآمد خوبی که دارد و تولیدات زیادی که وجود دارد دیگر ارزان و گران نمی کند و همه چیز در حد نیاز و با قیمت مناسب در اختیارش قرار می گیرد.
در یک جامعه چندین ملیونی وقتی همه و همه 6-5 ساعت در روز کار مفید انجام بدهند، تولیداتشان آن جامعه را اشباع می کند و نتیجه متوازن بودن تولیدات و مصارف، مناسب بودن قیمت ها است ولی اگر همه 20 دقیقه در روز کار مفید بکنند خوب پر واضح است که تولیداتشان از نظر کمیت و نیز کیفیت، برای جامعه کافی نیست و مصرف از تولید سبقت می گیرد و نتیجه، گران شدن همه چیز است و غر زدن در این شرایط کار بسیار ابلهانه ای است. به عنوان مثالی قابل درک امروز ما، کار کم باعث می شود برق کمی تولید شود و آن برق تولید شده کیفیت هم نداشته باشد و بنا براین نباید غر زد که چرا برق قطع می شود و چرا موقعی هم که وصل است ضعیف است و نیز نوسان دارد.
ابلهانه تر اینست که چنین مردمی بخواهند در سیاست گذاری ها و در نحوه تدبیر برای اداره کشور، نقش داشته باشند یعنی آنها بگویند که مملکت چگونه اداره بشود و همان هم بشود. مردمی که با کم کار کردن نتوانند کشور خود را بی نیاز بکنند یعنی یا مایحتاج خود را تولید بکنند و یا تولیدات اضافه را صادر بکنند و کالاهایی که نمی توانند تولید بکنند وارد نمایند و در نتیجه دست شان به این طرف و آنطرف و این متولی و آن متولی دراز باشد که برای رفع نیازهای من کاری بکنید چگونه توان و انتظار این را دارند که نحوه رفع نیاز ها را آنها به حکومت دیکته بکنند. مردمی می توانند این را دیکته بکنند که خودشان و تولیداتشان و به زبان بسیار ساده ولی علمی، مالیاتشان کشور را بگرداند. کسانی که نگاهشان به دست دیگران است مطمئن باشند که نقشی در تدبیر امورات نخواهند داشت و با سر دادن چند شعار در خیابان مشکلشان برطرف نمیشود. در جهت کاملا عکس، مردمی که با 6-5 ساعت کار در شبانه روز دیگر دست شان به طرف خودشان و چشمشان به فکر و دست های پرتوان خودشان است، حتما اداره کشور با نظر آن ها انجام می شود و در این تردیدی نیست و این همان ضرب المثل ما است که خلایق هرچه لایق.
لیاقت و شایستگی انسان های تنیل و کوته فکر آنست و لیاقت و شایستگی انسانهای کاری و متفکر این و هیچ اعتراضی هم معقول نیست. اگر غیر از این بود و همه جوامع اعم از جوامع با انسان های فکور و کاری و جوامع با انسان های کوته فکر و تنبل به یک شکل اداره میشد، جای سوال و اعتراض وجود داشت.
تقاضای من از همه اینست که بدون پیشداوری به این نکات فکر کنند و اگر این کار را بکنند خودشان متوجه می شوند که مشکل چیست و راه حل کدامست. اگر وقت اضافه ای هم دارند هم مشکل و هم راه حل در مطالب قبلی همین سایت به اشکال مختلف و از زوایای متعدد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. |
نوشته شده توسط دکتر محمد رضا امینیان جمعه, 18 تیر 1400 ساعت 23:12 |